ساقیا

ساخت وبلاگ
در دنیا به چیزهای کوچکی خوشحال می شوم که ارزشی ندارند و از چیزهایی رنج می برم که بی اساس اند این خوشحالی ها و ناراحتی ها دلیل کم ظرفیتی من است. هنوز گرفتاز زندان غم و اندوهم. هنوز اسیر خوشی و لذتم...کمند دراز آمال و آرزو بال و پرم را بسته، اسیر و گرفتارم کرده و با آزادی، آری آزادی واقعی خیلی فاصله دارم. ولی ای خدای بزرگ، در همین مرحله ای که هستم احساس می کنم که تو مانند راهبری خردمند مرا پند و اندرز می دهی، آیات مقدس خود را به من می نمایی و مرا عبرت می دهی! چه بسا در موضوعی ترس و وحشت داشتم و تو مرا کمک کردی چیزهایی محال و ممتنع را جنبه امکان دادی و چه بسا مواقع که به چیزی ایمان و اطمینان داشتم ولی تو آن را از من گرفتی و دچار غم و اندوهم کردی و به من نمودی که اراده و مشیت هر چیز به دست توست. فعالیت می کنیم بالا و پایین می رویم ولی  ذلت و عزت فقط به دست توست.   بخشی از یکی از یادداشت های امریکا شهید چمران     ساقیا...
ما را در سایت ساقیا دنبال می کنید

برچسب : تعز من یشا,تعز من یشاء,تعز من يشاء, نویسنده : shetabkona بازدید : 266 تاريخ : يکشنبه 28 آذر 1395 ساعت: 6:56

«هنوز اسیر خودت هستی»

 


اصل نوشت: به اصرار یکی از دانش آموزا این کتاب رو شروع کردم به خوندن! بنده خدا نمی دونست به یه معتاد در ترک نباید تعارف بزنه! درس دادن که بلد نیستم، دعوا کردن هم همین طور٬ فان هم نمی ذارن باشم که ابهتم نریزه، برای مشکلاتشون هم که کاری نمی تونم بکنم جز غصه خوردن و....انگار با عنوان کتابه حس هم زاد پنداری دارم! 

ساقیا...
ما را در سایت ساقیا دنبال می کنید

برچسب : مترسک مزرعه آتشین,رمان مترسک مزرعه ی آتشین, نویسنده : shetabkona بازدید : 228 تاريخ : يکشنبه 28 آذر 1395 ساعت: 6:56

امروز حدود ظهر من و خواهرم داشتیم پیاده روی می کردیم و با تقریب خوبی تمام مغازه ها بسته بودن یه دفعه از جلوی یه مزون عروس رد شدیم و پیشنهاد دادم بریم مغازه داره رو سر کار بذاریم! من: سلام این لباس تن پوش چندمشه؟ و اجارش چند می شه؟ خانومه: تن پوش دوم و حدود چهار تومن من و خواهرم شروع کردیم به تجزیه تحلیل چندتا لباس خنده هامونو کردیم و به آخرش رفتیم تو نقشمون و به طور جدی یه همین سوالو برای یه مدل دیگه هم تکرار کردم و اسم مدلشم پرسیدم و گفتم می تونم کارت مغازه تونو داشته باشم؟ خانومه در حالی که جدی کرفته بود کارت مغازه رو داد و پرسید مراسم چندمه؟ من شوکه شدم و به این سوال فکر نکرده بودم و گفتم هنوز قطعی نشده!!! بعد پرسید قبل عیده؟ خواهرم خیلی جدی جواب داد آره! (می خواست قیمت امسال لباسو بگه) بعد خانومه گفت اگه بعد دی باشه این لباس می شه تن پوش دومش و کمتر می شه! خواهرم هم خیلی خوب در نقشش فرو رفته بود و گفت نه قطعا بعد از دی ماهه! آخرشم خانومه گفت فقط لباسامون منحصر به اینا نیست و مدلای دیگه ای هم داریم با خانواده تشریف بیارین... یغنی وقتی از مغازه اومدیم بیرون مردیم از خنده! آخه کدوم عر ساقیا...
ما را در سایت ساقیا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shetabkona بازدید : 232 تاريخ : يکشنبه 28 آذر 1395 ساعت: 6:56

به توصیه یکی از دوستام دارم یه سری فیلم نحوه تدریس فعال دبیرای برگزیده (البته برای یه درس کاملا بی ربط) رو می بینم! همشون با تقریب خوبی عین همن! وقتی میان تو کلاس می گن "بانام و یاد خدا"  بعد سلام و احوال پرسی با دانش آموزان و توجه به چندتاشون مثلا این که جلسه پیش نبودی و خوشحالم از این که کسالتت رفع شد! یا این که در فلان مسابقه شنیدم برنده شدی! طی درسشونم تنها کاری که می کنن اینه که از تکنولوژی فوق پیشرفته استفاده می کنن یعنی پاورپوینت! البته می گن که در گروه تلگرام یا واتس آپ هم مطالب رو براتون می ذاریم یا آماده شنیدن سوالاتتون هستیم یا این که تمرین ها رو ایمیل کنین سعی می کنن که دانش آموزا هم در کلاس شرکت داشته باشن مثلا یکی از معلما با شعر(!!!) مطالب رو می گه و بچه ها دست می زنن! اون یکی دانش آموزا رو میاره پای تخته جورجین درست کنن، یکی دیگه تمرین گروهی می ده با کامپیوتر جلوشون حل کنن... اما همشون سعی می کنن که خیلی شاد باشن با یه عالمه حرکت دست حین تدریس و بالا و پایین بردن صدا آخرش متفاوته: بعضی ها ساده تموم می کنن و می گن خسته نباشین بعضی ها نکته اخلاقی می گن! بعضی ها هم هدیه می ساقیا...
ما را در سایت ساقیا دنبال می کنید

برچسب : note 5,note 5 release date,note 5 samsung, نویسنده : shetabkona بازدید : 218 تاريخ : يکشنبه 28 آذر 1395 ساعت: 6:56

چند وقت پیش یه بنده خدایی تو کتابخونه با کلی غم و اندوه نشسته بود و می گفت نمی دونم آزمون دکتری ثبت نام کنم یا نه! در حد چند دقیقه با هم حرف زدیم و سعی کردم امید بدم بهش چند روز بعدش خوشحال و خندان اومد سمتم و گفت رفتم کتابای کنکورم خریدم و می خوام شروع کنم به خوندن سخت به فکر فرو رفتم! این که چرا این قدر زود ملت قانع می شن اونم با خزعبلات ساده من، بعد اون وقت این همه استادم و دوستام ، خانواده و ... با کلی استدلال و منطق و حتا احساس، باز هم نمی تونن منو انگیزه مند کنن؟؟؟ استدلال نوشت: ثبت نامش که ضرری نداره حالا تا اوووون وقت خدا بزرگه:)   ساقیا...
ما را در سایت ساقیا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shetabkona بازدید : 237 تاريخ : يکشنبه 28 آذر 1395 ساعت: 6:56